M91- شب از شب‌های پاییزی ست

از آن همدرد و با من مهربان شب‌های اشک آور

ملول و خسته دل گریان و طولانی

شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد

و یا بر بامدادم گرید، از من نیز پنهانی

من این می‌گویم و دنباله دارد شب

خموش و مهربان با من

به کردار پرستاری سیه پوش پیشاپیش،‌ دل بر کنده از بیمار

نشسته در کنارم، اشک بارد شب

من این‌ها گویم و دنباله دارد شب

 

زيباترين اشعار از ديگر شاعران



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: